سرگرمی.وبلاگ پاتوق جوونای ایرونی.

بیا بهت خوش میگذره.جوک.خنده دار.سرگرمی.علمی

سرگرمی.وبلاگ پاتوق جوونای ایرونی.

بیا بهت خوش میگذره.جوک.خنده دار.سرگرمی.علمی

چیزای کوچیک همیشه مهم هستن


گفتم «مستقیم» و از روی حرکات دست و سر راننده فهمیدم به همان سمتی می رود که مقصد من است. کمی برایم سخت است هدفون را از روی گوشهایم بر دارم و صدای ماشینها و آدمها، صدای شهر را بشنوم. موسیقی برایم تقدس ویژه ای دارد و فکر می کنم اگر وسط یک آهنگ، به هر دلیلی که ضروری نباشد، شنیدنش را بیخیال شوم و قطعش کنم، خیانت بزرگی کرده ام. شنیدن صدای شهر، حتی جواب آقای راننده، آنقدر ضروری نیست که بخواهم بخاطرش مرتکب خیانت شوم. کیفم را بغل می کنم و می نشینم صندلی عقب، وسط.

توی ترافیک مانده ایم. چند متر جلوتر دختری ایستاده کنار خیابان. زیباست. آنقدر زیبا که چشمهایم روی صورتش خیره می ماند. شال سفید و مانتو مشکی اش تصویر یک فرشتهء زمینی از او ساخته که می توانی با همان نگاه اول عاشقش شوی. ماشین آهسته در ترافیک جلو می رود، دختر سر جایش ثابت ایستاده است، گردن من در جهت حرکت عقربه های ساعت آرام آرام می چرخد تا گرهء نگاهم از روی صورتش باز نشود. دختر سرش را کمی پایین می آورد و از لای شیشهء نیمه پایین سمت شاگرد چیزی می گوید، راننده ترمز می زند، دختر در عقب را باز می کند و سمت راست من می نشیند.

کمی خودم را جمع و جور می کنم. صورتش را نمی توانم ببینم. هدفون را از روی گوشهایم بر می دارم، صدای آدمها، صدای ماشینها، صدای شهر حالا شنیدنی بنظر می رسد. دست می کند درون کیفش و کتابی را در می آورد و مشغول خواندن می شود. لبریز از شوق می شوم و احساساتم متبلور می شوند. فرشته ای که در تاکسی کتاب می خواند! فرشته ای که کنار من نشسته است! دختر دوباره دست می کند توی کیفش و یک شکلات Bounty بیرون می آورد، با دستان کشیده اش به شکل ظریفی بازش می کند و گاز کوچکی به آن می زند. دیگر عشقم قلمبه می شود و باد می کند و می آید بالا و به شکل حباب در چشمانم جرقه می زند. فرشته ای که در تاکسی کتاب می خواند! فرشته ای که Bounty می خورد! فرشته ای که کنار من نشسته است! دختر شکلات را تا انتها می خورد. دست می کند توی جیبش و دستمالی بیرون می آورد و شکلات مالیده شده به نوک انگشتانش را پاک می کند. عشقم بادبادک می شود و با حرکت دستان او در هوا تاب می خورد و خودش را به در و دیوار می کوبد. احساس می کنم سر تا پا قلب شده ام و با تمام وجود می تَپَم.

دختر کمی شیشه را می دهد پایین، پوست شکلات و دستمال را می اندازد بیرون و دوباره شیشه را بالا می دهد! … انگار حباب ها ترکیده باشند، انگار نخ بادبادک را بریده باشند. صدای ماشینها و آدمها، صدای شهر اذیتم می کند. هدفون را دوباره روی گوشهایم می گذارم، سرم را به عقب تکیه می دهم و چشمانم را می بندم. کمی جلوتر ماشین می ایستد و دختر پیاده می شود. این را از خالی و سبک شدن سمت راستم می فهمم. سرم را بلند نمی کنم. چشمانم همانطور بسته می ماند.
 

زمانی برای گاز گرفتن اسب ها‎


مادرم شصت ساله است. زن مهربانی است ، کمتر نق می زند و سعی می کند مثبت باشد.
مادرم سرطان دارد، اما در این مورد با کسی حرف نمی زند.
مادرم در مورد دردهایش زیاد حرف نمی زند مگر آنکه درد از حد بگذرد. چند وقت پیش اینجور شد.

حالش خوش نبود. اصرار کردم .مامان ؟ چی شده؟ داستان ساده و دردناک بود.

مادرم سوار یک سواری خطی از انقلاب به شهرک شده بود. وقتی نشسته یک زوج جوان می آیند و می نشینند روی صندلی عقب.
مادرم پیاده نمی شود چون با خودش فکر می کند که انسانیت حکم می کند که آنها توی سایه بشینند.
تمام راه مادر شصت ساله ی من زیر آفتاب تابستان می پزد اما خوشحال است که آن جوانها در سایه خوشند.
وقتی مادرم کمی جلوتر می خواهد پیاده شود مجبور است آن دو نفررا پیاده کند تا از تاکسی بیرون بیاید.
مرد جوان رو به مادر من کرده می گوید: واقعا از خودت خجالت باید بکشی که ما رو پیاده کردی تا خودت پیاده شی!

مادرم جا خورده. گفته پسرم، من جای مادر تو هستم، این چه لحنی است؟
جوان گفته برو بابا ! سوار شده و در را شترق بسته و تاکسی حرکت کرده.
مادرم ناراحت شده بود، با غم این را تعریف می کرد.
باورم نمیشود….تهرانی که من ترک کردم این جوری نبود.

***

خواهرم دو ماه است برگشته تهران برای تعطیلات تابستانی.
دیشب توی اسکایپ حرف می زدیم. پرسیدم اوضاع چطوره؟
گفت افتضاح. افتضاح... مردم خیلی بد شده اند.
تهرانی که ما ترک کردیم اینجوری نبود.

مردم توی روز روشن به هم فحش می دهند، عصبی اند ؛ و کاملا به خود حق می دهند،
این خیلی عجیب است که توی روز روشن به هم ناسزا می گویند و فحش می دهند
و تازه کلی کلاس های جورواجورِ روانشناسی و عرفان و از این قبیل هم باب شده...

بعد قیافه اش جور عجیبی شد و گفت: بی ادب… بی ادب، چجوری بگم، مردم خیلی بی ادب شدن!

***

یک ضرب المثل قدیمی آلمانی می گوید:

" گاری که سر بالا می رود ، اسب ها همدیگر را گاز می گیرند "

این واقعیت با اینکه نباید باشد ، هست...
وقتی اوضاع سخت می شود اسب هایی که یک گاری را می کشند
به جای آنکه به یکدیگر کمک کنند تا بار را با هم به دوش بکشند
همدیگر رو گاز می گیرند
این کمکی به اوضاع نمی کند. اما اسب ها این را نمی بینند؛ چرا …؟ نمی دانم

درد و دل های خواندنی


دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟»
نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی

بدم میاد از اینایی که وقتی دارن از طرفشون جدا میشن براش آرزوی خوشبختی می کنن ...
داری میری برو دیگه فیلم بازی نکن ...

عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟
در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
... پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !

یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه: همه جورشو داریم از هزار تومنی تا یک میلیون تومنی.
طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟
فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!!! ........

یه جوورایی انگار 90 درصد خستگی ها واسه جووراب و شلوار جینه ...
زیپ شلوار جین رو که میکشی پایین . جوورابت رو که در میاری ... اصن تمام خستگی از تن ت در میره

یادتونه بچه که بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم،خجالت میکشیدیم
بابا مامانمون میگفتن : سلام کردى به عمو؟ ما هم مثل خر تو گل میموندیم!
یهو طرف به دروغ میگفت: بعععععله،سلامم کرد پسر گل!!!!
عاشق این ادما بودم،دمشون گرم.

چی میشد اگر تو گوگل سرچ می کردی
"نیمه گم شده ی من"
عکساشو واست می آورد!
این دانشمندا چه غلطی میکنن پس؟؟
دست بجونبونید...

تا حالا دقت کردین تو کل کل های ایرانی‌ ها،
همیشه همه برای خودشون متاسفند؟

دختره عضو فیس‌بوک شده اون وقت ...
عکساشو بسته
پوکش رو بسته
والش رو بسته
اینفوش رو بسته
ادش رو بسته
مسیج هم نمیشه بهش داد !!!
خو بدبخت زندانی کردی خودتو؟؟؟!!!
خو مسخره , جنبه ش رو نداری برو بشین گوشه ی اتاقت بافتنی بباف
والا بخدا

همونقد که پسرا از دخترای سیبیلو خوششون نمیاد
همین احساس رو دخترا نسبت به پسرایی که زیر ابرو برمیدارن دارن
گفتم که در جریان باشید ... :|

در روزهای خوبتان بدانید که همین خاطرات بعدا شمارو دیوانه می کند...!!

دلـتنــگی یـعـنــی . . .
دقیقه به دقیقه گوشیتو چک کنی و وانمود کنی داری ساعت گوشیتو میبینی...

اگه خواستی با یه دختر ازدواج کنی، زیاد درگیر این نشو که پدر و مادرش
کی هستن و خانوادش از نظر مادی و معنوی در چه سطحی هستن !
تحقیق کن توی لیست دوست پسرای دوران مجردیش، دوستات یا آشنایانت نبوده باشن
تا وقتی خواستی برای همسرت شیرینی بخری ، رفیقت نگه : ناپلئونی بخر زنت دوس داره

اینجا ؛ همه ی نسل ها ؛ نسل سوخته هستند ...
فقط درصد سوختگی فرق می کند و محــلّ سوختگی ...

یه پسرخاله دارم به باباش میگه پدر، به مامانشم مادر، میریم خونشون انگار داریم فیلم هندی می بینیم :|

متأسفانه توجه دخترها فقط به ظواهره انگار ...!
مثلا به خاطر خوشتیپی بازیکنها، طرفدار ایتالیا میشن.
در حالیکه معیار ارزش‌گذاری فقط باید میزان تقوا باشه ...!!!

پسر ملانصرالدین میره پیش داروغه میگه جناب داروغه طوطی من گم شده…
داروغه میگه خوب به ما چه! پسر ملا میگه فقط خواستم بگم اگه این طوطی پیدا شد
هر فحشی به شما و حاکم داد نظر شخصی خودشه!

شما هارو به تهدیگ ماکارونی قسمتون می دم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین
با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود .چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین...
آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن
روش عکس اولاغ کشیده ،کجا ببرم نشون بدم ...:|

یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...!
یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه.
زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!

جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!

الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنهی

حرفهای صدتا یه غاز


- تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن!
مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من!
میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم...!!!

- دقت کردین جمله ” تا 5 دقیقه دیگه آماده ام.” خانوما و جمله ” تا 5 دقیقه خونه ام.” آقایون یه معنی رو میده...!!!

- تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد میکنیم پولامونو میذاریم اونجا
ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکار هاشو هم زنجیر کرده!!...

- تا حالا دقت کردی وقتی کباب با برنج میخوریم 90% حواسمون به اینه که هردوتاش باهم تموم شه..!!!

- اینایی که میگن شبا نباید چیزی خورد، شکر اضافی میخورن، اگه نمی شه پس یخچال چرا چراغ داره؟!!!

- دیدن یه سوسک تو اتاق خواب مسئله خاصی نیست، در واقع مسئله ازاونجا شروع میشه که سوسکه ناپدید میشه!!!

- تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی‎ ‎نیست ...!!!

- هیچکس حق نداره از طرفش بپرسه “تو برا من چی کار کردی؟” تو ٧ میلیارد انسان تو رو پیدا کرده، دیگه چیکار کنه ..!!!؟

- معنی انواع بوق در ایران:
بوووق : سلام حاجی فدات شم
بوق: مسیرت کجاست؟
بوبوق: بیا بالا
بوووق: برو کنار عوضی!
بوق: خانوم کجا؟ برسونمت فدات شم؟
بووق بووق: وایسا الاغ نوبت منه
بوق: حله داداش
بوق: شما آژانس خواسته بودین؟
بوق بوق بوق: عروس چقدر قشنگه ایشالا مبارکش باد!
بوق: در پارکینگو بده بالا پدرسوخته...!!!

- هیچ لذتی مثل این نیست که دو روز پیش تخمه خورده باشی امروز یه دونه رو فرش پیدا کنی و بخوریش...!!!

- آقا واقعاً من موندم! جمعیت دخترا اینقد زیاده ... پس چرا شماره شانسى میگیرى همش پسر جواب میده؟!!

- بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟
میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!!

- بدترین قسمت توالت فرنگی؟؟
اینه وقتی سیفون میکشی به جای این که اقدامی در رابطه با حذف عامل بیگانه بکنه،
بعد از چرخ چرخ عباسی، صاف زل میزنه تو چشات میگه: عمو یه دور دیگـــه...!!!

- اگه یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بیدار شدی و دیدی همه چیز خیلی خوبه،
نه غمی هست نه دردی بدون که دیشب تو خواب مردی... روحت شاد و یادت گرامی!!!

- توصیه امریکایی: سال اولی که یه مدل جدید ماشین میاد بیرون نخرید که کمپانی ایراداشو بفهمه
برطرف کنه بعد سال دوم بخریدش.
توصیه ایرانی: سال اولی که یه مدل جدید ماشین میاد بیرون سریع بخرید تا هنوز کمپانی فرصت نکرده خرابش کنه...!!!

- آیا از رابطه ی دو چشم باهم آگاهی دارید؟
هیچ گاه یکدیگر را نمی بینند، اما باهم مژه میزنند، با هم حرکت میکنند، با هم اشک میریزنند،
باهم می بینند، با هم می خوابند، با ارتباط عمیق با هم شراکت دارند ...
ولی؛ وقتی یک زن را می بینند یکی چشمک میزند و دیگری نمیزند!!!
نتیجه قضیه: زن توانائی قطع هر ارتباطی را دارد...!!!

- همیشه اولین باری که مامانت صدات میکنه که بری واسه شام/نهار، نرو !!!
این یه توطئه ست، میخوان ازت کار بکشن...!!!

- خیلی جالبه: وقتی یه دختری یه پسری رو دوست داره هیچ کسی از این موضوع خبر نداره به جز خود دختره،
ولی وقتی یه پسری عاشق یه دختری میشه همه ازین موضوع خبر دارن به جز خود دختره.

زندگی چه می گوید؟


امروز که از خواب بیدار شدم
از خودم پرسیدم: زندگی چه می گوید؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم...
پنکه گفت: خونسرد باش!
سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!
پنجره گفت: دنیا را بنگر!
ساعت گفت: هر ثانیه باارزش است!
آیینه گفت: قبل از هر کاری، به بازتاب آن بیندیش!
تقویم گفت: به روز باش!
در گفت: در راه هدف هایت، سختی ها را هُل بده و کنار بزن!
زمین گفت: با فروتنی نیایش کن!

نکته هایی از دالائی لاما



1- به خاطر داشته باش که عشق‎های سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردن‎ها و ریسک‎های بزرگ محتاج‎اند.
2- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.
3- این سه میم را از همواره دنبال کن:
- محبت و احترام به خود را
- محبت به همگان را
- مسؤولیت‎ پذیری در برابر کارهایی که کرده‎ای
4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می‎جویی، گاه اقبالی بزرگ است.
5- اگر می‎خواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.
6- به خاطر یک مشاجره‎ی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده.
7- وقتی دانستی که خطایی مرتکب شده‎ای، گام‎هایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار.
8- بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.
9- چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزش‎های خود را به‎سادگی در برابر آنها فرومگذار.
10- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.
11- شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیش‎تر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.
12- زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.
13- دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.
14- با دنیا و زندگی زمینی بر سر مهر باش.
15- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.
16-سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفته‎ای.
17- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست داده‎ای که چنین موفقیتی را به دست آورده‎ای.
18- در آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.

گفتگو با یک جن گیر ! +18+


وقتی بچه بودم هر بار پای قصه ی مادر بزرگ و پدر بزرگم می نشستم از موجوداتی حرف می زدند که آن موقع با اینکه مفهوم آن حرف ها را نمی فهیمدم ولی از شنیدن نام آن موجود می ترسیدم و با ذهنیات کودکانه ام آن موجود را در اطرافم حس می کردم . بارها وقتی در منطقه تاریکی تنها می شدم

با یاد آوری نام آن موجوداتی که هیچ وقت به چشم ندیده بودم بی اختیار وحشت برم می داشت.آن موجود نا شناخته ای به نام جن بود.بارها در باره او داستان ها شنیده بودم ولی او از دایره فهم من فراتر بود. باور این که موجودی به این نام بر سر راهم سبز شود مرا از تاریکی می ترساند. از آن هنگام هیچ وقت درتنهایی خودم آرام و قرار نداشتم.

آیا جن ها همیشه باعث ترس و وحشت انسان ها می شوند مگر آن ها از چه چیزی آفریده شده اند که هیچ چیز قادر به رویت یا جلو گیری از صدمه زدن آن ها به انسان نیست. هنوز تکنولوژی و علم علی رغم پیشرفت شگرف خود قادر به تائید یا رد موجودیت جن ها نشده است.

سخنان فوق از یک مرد 66 ساله به نام شیخ عباس نقل شده است که در دل منطقه کوهستانی شرق کشور در روستای وامنان
(جاده آزادشهر ، شاهرود) ساکن است .

شیخ عباس که اکنون چند سالی است کار دعا نویسی و جن گیری را رها کرده است می گوید این کار را از پدربزرگ مادری اش آموخته است و کتابی را که برای این کار استفاده می کند از او به ارث برده است. کتابی به خط نستعلیق و به زبا ن های فارسی عربی و هندی نوشته شده و اشکال مختلفی در صفحات آن دیده می شود.
او از سن 25 سالگی شروع به این کار نموده است. از خاطره اولین جن گیری اش و دیگر خاطراتش این چنین می گوید:


1. بار دیگر زن پنجاه ساله ای دچار جن گرفتگی شده بود برایش احضار خواندم هفت نفر جن آمدند. از آن ها در باره علت آزار و اذیتشان پرسیدم گفتند ما تقصیری نداریم. او برای یکی از فرزندان ما مشکلی پیش آورده و آب جوش روی بچه ما ریخته و او را سو زانده است. برای بچه آن ها طلسم نوشتم خوب شد.

2. اوایل کارم بود در حوالی آزاد شهر مردی چند گوسفند داشت نیمه شب گوسفندهای او را برده بودند وقتی نزد من آمد احضار آینه خواندم. دو بچه نابالغ را آوردم و برایشان احضار خواندم آن ها در آینه می دیدند. بچه ها گفتند دو نفر آمدند و گوسفندها را با تراکتور بردند و سرهایشان پوشیده است. گوسفندها را به کوهی بردند که زنی در را باز کرد.مشخصات را گفتند به کلانتری اطلاع داده شد و مامورین گوسفندها را در همان محل یافتند.

3. یک بار مردی دچار بیماری شده بود مرا به بالین اش بردند. او وقتی به رختخواب رفت انگار کس دیگری هم آن جا بود. شروع به راز و نیازهای عاشقانه با آن فرد کرد. جن ها را احضار کردم آن ها گفتند آن مرد عاشق یک پری شده است. آن پری از جلد او بیرون کردم و او را به زندگی برگرداندم.

4. در یک عروسی زنی جن زده شده بود. هر کسی چیزی می گفت. یکی می گفت موی دم گرگ بیاورید. یکی می گفت سبیل گربه بیاورید. همه این روش ها را امتحان کردند جواب نداد. من احضار خواندم فوری حرکت کرد. جن ها گفتند این زن چهار نفر ما را سوزانده است. بچه هایشان را هم احضار کردم آیه خواندم بهبود یافتند و آن ها رضایت دادند.


س:جن هایی که به شما کمک می کنند چه نوعی از جن ها هستند ؟

ج: آن ها مثل جن های دیگرند ولی در و طول زمان با من دوست شده اند .

س:چطور با شما دوست شده اند ؟

ج :چند مدتی شبها ذکر و دعا خواندم تا آن ها با من دوست شدند .

س:جن ها مانند آدم های معمولی دیده می شوند ؟

ج :به نظر افراد بیمار بله ولی به نظر انسان های سالم دیده نمی شوند .

س:شما وقتی با آن ها صحبت می کنید آن ها را می بینید ؟

ج: نه ، ولی بیمار آن ها را می بینید و من از طریق این بیمارها با آن ها ارتباط برقرار می کنم .

س:علایم جن زدگان چیست ؟ یعنی فردی که دچار این بیماری می شود دارای چه علایمی است ؟

ج: سردرد ، گردن درد ، نا آرامی و غیره .

س:چند نوع جن داریم ؟

ج: جن ها هفتاد طایفه هستند. روایت مختلفی در این مورد وجود دارد .

س:در کدام مناطق جن ها بیشتر دیده می شوند ؟

ج: آن ها در همه جا هستند .

س:جن ها به چه زبانی حرف می زنند ؟

ج: به زبان های مختلف ، فارسی ، ترکی ، عربی ، انگلیسی و غیره .

س:این جن ها را چگونه می توان کشت ؟

ج: با آیات عظیم .

س:یعنی با چاقو ، تفنگ و غیره نمی شود آن ها را کشت ؟

ج: نه .

س:می گویند با سوزرن و میخ می توان جن ها را تسخیر کرد آیا واقعیت دارد ؟

ج: نه ، ولی جن ها از کارد می ترسند .

س:چه شرایطی برای فرد سالم پیش می آید که بیمار می شود؟

ج: جن زدگی به این دلیل است که فردی باعث مزاحمت جن ها شود. آن ها نیز برای انتقام او را دچار بیماری می کنند.

س:اذیت کردن جن ها چگونه است ؟

ج: یکی را می ترسانند یکی را بی هوش می کنند یکی را به غش می اندازند .

س:آیا قیافه آن ها ترسناک است ؟

ج: بله خیلی ترسناک است .

س:برای این که آدم جن زده نشود چه کار باید بکند ؟

ج: همیشه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و آیات قرآن مانند آیت الکرسی ، حمد و سوره و غیره تلاوت نماید.

س:می دانی چقدر جن در این دنیا وجود دارد ؟

ج: خیلی زیاد

س:آیا پاهایشان سم است ؟

ج:نه فقط پرده دارد مثل پای انسان است با کمی تفاوت

س:آیا جن ها در خانه های متروکه و حمام های خرابه دیده می شوند ؟

ج: جن هایی که در مناطق کثیف دیده می شوند شیاطین هستند .

س:چند تا ازپادشاهان جن را احضارکرده اید؟

ج:جن ها هفتاد پادشاه دارند که یازده تن از آنها احضار کرده ام و با سه نفر از آن ها دوست هستم
و برای رهایی مریض هایم از جن ها از این پادشاهان کمک می گیرم .

نشریه ندای ایران مرداد ماه سال 1383 شماره 208 و 209
کتاب جن ها همه جا هستند ج ۲ نویسنده سید محمد مهد ی حسینی

گفت و گو با مردی که دچار جن زدگی شده بود

یحیی شاملو ۳۹سال دارد و در روستای وامنان به کشاورزی مشغول است.

س:چه اتفاقی برایتان افتاد؟

ج: هشت سال قبل از زمین زراعتی با تراکتورم به خانه می آمدم که سنگی از زیر چرخ تراکتور در رفت ومثل یک گلوله آتش شد اعتنایی نکردم به خانه برگشتم. قسمت هایی از بدنم حالت گرفتگی داشت.خوابیدم صبح که برای وضو گرفتن به حیاط رفتم ناگهان بی هوش روی زمین افتادم. وقتی به هوش آمدم دیدم شیخ عباس برایم دعا می خواند. مردی که سبیل های بلند داشت ظاهر شد و حالت اش عجیب بود.

س:قیافه اش به چه شکلی بود؟

ج: سیاه و قدی بلند داشت.

س:به شما چه می گفت؟

ج: می گفت می خواهم خفه ات کنم. تو سر بچه ام را شکسته ای. او با پتک به بدنه تراکتورم ضربه می زد.
او به این صورت می خواست مرا شکنجه و آزار دهد. شیخ عباس دعا خواند ناگهان درتاریکی گم شد.

س:چشم هایتان بسته بود و در ذهن او را تجسم می کردید؟

ج: نه خیلی واضح بود.

س:شیخ عباس از شما چه سوال های می کرد؟

ج: درباره علت کارهایش می پرسید او هم جواب میداد. بچه اش را احضار کرد دعایی خواند و او خوب شد.

س:وقتی زمین خوردی و سرت شکست او را دیدی؟

ج: همان لحظه افتادن او را دیدم.

س:وقتی شیخ عباس ورد احضار را خواند جن دیگری همراه با او ظاهر نشد؟

ج: نه خودش تنها بود. البته بعد از احضار بچه اش را هم دیدم.

س:بچه اش به چه شکلی بود؟

ج: بر خلاف او سفید بود و لبا س های سفید بر تن داشت

چه بخـوریم که خوش به حـالمان شود


اگر حسابی اعصاب‌تان به هم ریخته، موز بخورید
زمانی که دیدید دکمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یک موز متوسط 105 کالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر کرده و قند خون را به شکل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندکی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.

اگر می‌خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخورید
هشت عدد زرد‌آلوی خشک حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است که همه این‌ها کمک می‌کنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نکرده و از تشکیل سنگ‌های اگزالات کلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های کلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ کلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف کنید و برگه زردآلو بخورید.

اگر فشار خون‌تان بالاست، کشمش بخورید
60 عدد کشمش تقریبا می‌شود یک مشت پر که حاوی یک گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است که هر دو برای کنترل فشار خون بالا در قالب یک رژیم غذایی توصیه می‌شوند. مطالعات متعددی نشان داده که پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین کشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند که کاهش فشار خون از آن جمله است.

اگر از سروصدای معده رنج می‌برید، ماست بخورید
یک فنجان و نیم ماست طبیعی (کم‌چرب/پروبیوتیک) غذا را به شکل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیک قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور که می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.

اگر بیش از حد سرفه می‌کنید، عسل بخورید
در مطالعه‌ای که توسط دانشمندان آمریکایی انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در کودکان کاهش می‌دهد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میکروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را کاهش داده و بیمار را آرام می‌کند. البته به شرطی که عسل واقعا طبیعی باشد!

اگر همیشه احساس خستگی می‌کنید، فلفل دلمه‌ای قرمز بخورید
فلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرس‌هایی است که به واسطه رادیکال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف کردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد که به بدن کمک می‌کند اکسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. کمبود اکسیژن یکی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.

اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید، کلم بخورید
مطالعه‌ای که در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپکینز صورت گرفته نشان داده، یک ترکیب بسیار قدرتمند موجود در کلم به نام سولفورافان، هلیکو‌باکتر پیلوری(باکتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از کار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یک فنجان پر از کلم 34 کالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌کند.

اگر مشکل سخت دارید، انجیر بخورید
4 عدد انجیر خشک 3 گرم فیبر دارد که باعث تنظیم حرکات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند.

اگر دارای مشکلات شکمی هستید، ریحان بخورید
مطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، کرامپ‌های شکمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باکتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یک ماده ضد‌اسپاسم است که می‌تواند باعث بهبود کرامپ‌های شکمی شود. هر طور که دوست دارید ریحان را بخورید.

اگر دچار کم‌خوابی هستید، گوشت بوقلمون بخورید
حدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی کل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است که باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود که هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی که از بی‌خوابی یا کم‌خوابی رنج می‌برند دچار کمبود تریپتوفان هستند.

اگر می‌خواهید از کسالت دور شوید، ماهی تن بخورید
85 گرم از ماهی تن کنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع کسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار کمی نان تاثیر بهتری دارد چون کربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس کسالت می‌شود.

اگر همیشه از حالت تهوع رنج می برید، چای زنجبیلی بخورید
مطالعات متعددی نشان داده، یک‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یک فنجان چای زنجبیل باعث کاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حرکت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سرکوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است.

اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید
چای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم کنید و کمی که خنک شد میل کنید. برای برطرف شدن این مشکل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید

روز بعد هم چیزی برای خوردن نیست . . ..


شهری بود که همة اهالی آن دزد بودند. شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد.
برای دستبرد زدن به خانة یک همسایه. حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانة خودش که آنرا هم دزد زده بود.

به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری میدزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی میدزدید. داد و ستدهای تجاری و به طور کلی خرید و فروش هم در این شهر به همین منوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریداره ا و هم از جانب فروشنده ها. دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن بالا بکشند.

به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده.

روزی، چطورش را نمیدانیم، مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد. شبها به جای اینکه با دسته کلید و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان.

دزدها میامدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند و راهشان را کج میکردند و میرفتند. اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به این تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود.

هرشب که در خانه میماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین میگذارد و روز بعد هم چیزی برای خوردن ندارد

دوست دارم به ۱۰۰ زبان دنیا


Afrikaans – Ek het jou lief
2 Albanian – Te dua

3 Arabic – Ana behibak (to male)

4 Arabic – Ana behibek (to female)

5 Armenian – Yes kez sirumen

6 Bambara – M’bi fe

7 Bangla – Aamee tuma ke bhalo aashi

8 Belarusian – Ya tabe kahayu

9 Bisaya – Nahigugma ako kanimo

10 Bulgarian – Obicham te

11 Cambodian – Soro lahn nhee a

12 Cantonese Chinese – Ngo oiy ney a

13 Catalan – T’estimo

14 Cheyenne – Ne mohotatse

15 Chichewa – Ndimakukonda

16 Corsican – Ti tengu caru (to male)

17 Creol – Mi aime jou
۱۸ Croatian – Volim te

19 Czech – Miluji te

20 Danish – Jeg Elsker Dig

21 Dutch – Ik hou van jou

22 English – I love you

23 Esperanto – Mi amas vin

24 Estonian – Ma armastan sind

25 Ethiopian – Afgreki’

26 Faroese – Eg elski teg

27 Farsi – Doset daram

28 Filipino – Mahal kita

29 Finnish – Mina rakastan sinua

30 French – Je t’aime, Je t’adore

31 Gaelic – Ta gra agam ort

32 Georgian – Mikvarhar

33 German – Ich liebe dich

34 Greek – S’agapo

35 Gujarati – Hu tunney prem karu chu

36 Hiligaynon – Palangga ko ikaw

37 Hawaiian – Aloha wau ia oi

38 Hebrew – Ani ohev otah (to female)

39 Hebrew – Ani ohev et otha (to male)

40 Hiligaynon – Guina higugma ko ikaw

41 Hindi – Hum Tumhe Pyar Karte hae

42 Hmong – Kuv hlub koj

43 Hopi – Nu’ umi unangwa’ta

44 Hungarian – Szeretlek

45 Icelandic – Eg elska tig

46 Ilonggo – Palangga ko ikaw

47 Indonesian – Saya cinta padamu

48 Inuit – Negligevapse

49 Irish – Taim i’ ngra leat

50 Italian – Ti amo

51 Japanese – Aishiteru

52 Kannada – Naa ninna preetisuve

53 Kapampangan – Kaluguran daka

54 Konkani – Tu magel moga cho

55 Korean – Sarang Heyo

56 Latin – Te amo

57 Latvian – Es tevi miilu

58 Lebanese – Bahibak

59 Lithuanian – Tave myliu

60 Malay – Saya cintakan mu / Aku cinta padamu

61 Malayalam – Njan Ninne Premikunnu

62 Mandarin Chinese – Wo ai ni

63 Marathi- Me tula prem karto (to female)

64 Mohawk – Kanbhik

65 Moroccan – Ana moajaba bik

66 Nahuatl – Ni mits neki

67 Navaho – Ayor anosh’ni

68 Norwegian – Jeg Elsker Deg

69 Pandacan – Syota na kita!!

70 Pangasinan – Inaru Taka

71 Papiamento – Mi ta stimabo

72 Persian – Doo-set daaram

73 Pig Latin – Iay ovlay ouyay

74 Polish – Kocham Cie

75 Portuguese – Eu te amo

76 Romanian – Te ubesk

77 Russian – Ya tebya liubliu

78 Scot Gaelic – Tha gradh agam ort

79 Serbian – Volim te

80 Setswana – Ke a go rata

81 Sindhi – Maa tokhe pyar kendo ahyan

82 Sioux – Techihhila

83 Slovak – Lu`bim ta

84 Slovenian – Ljubim te

85 Spanish – Te quiero / Te amo

86 Swahili – Ninapenda wewe

87 Swedish – Jag alskar dig

88 Swiss-German – Ich lieb Di

89 Tagalog – Mahal kita

90 Taiwanese – Wa ga ei li

91 Tahitian – Ua Here Vau Ia Oe

92 Tamil – Naan unnai kathalikiraen

93 Telugu – Nenu ninnu premistunnanu

94 Thai – Chan rak khun (to male)

95 Thai – Phom rak khun (to female)

96 Turkish – Seni Seviyorum

97 Ukrainian – Ya tebe kahayu

98 Urdu – mai aap say pyaar karta hoo

99 Vietnamese – Anh ye^u em (to female)

100 Vietnamese – Em ye^u anh (to male)

101 Welsh – ‘Rwy’n dy garu

102 Yiddish – Ikh hob dikh

103 Yoruba – Mo ni fe”
 

باتشکرازترانه به خاطر فرستادن این مطلب قشنگ...!