این مطلب برای اونایی که دوست ندارن جوک های ملیتی وجود داشته باشه!
در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم
شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.
کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز ...
با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.
رخشان بنی اعتماد
/
/
/
/
یک روز یه ترکه
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد،
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم
/
/
/
/
یه روز یه رشتیه
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد
/
/
/
/
یه روز یه لره
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد
/
/
/
/
یه روز یه قزوینی
به نام علامه دهخدا ؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و
دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد
/
/
/
/
یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند
پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه
/
/
/
/
آنقدر این ایمیل را بفرستیم و
بخوانیم تا عادتهای قجری در خندیدن به
هموطن( آنکه در دیده ما جا دارد ) در ما بمیرد
و با هم یکی باشیم
مثل همیشه،
مثل زمانهای سختی و مثل زمانهای جشن و افتخار.
متولدین فروردین : قرمز
رنگ قرمز باعث شده تا متولدین فروردین بیشتر عصبانی شوند،
ولی به محض آن که آتش خشم آنها خاموش شود، به سرعت تبدیل به آدمهایی شاد و بانشاط میشوند.
متولدین فروردین افرادی بلند پرواز، مصمم و با اراده هستند و از توجه بیش از حد به احساسات خوششان نمیآید.
هیچ کس نمی تواند مانند متولیدن فروردین قاطع و خشن باشد، ولی از طرفی، کمتر کسی معصومیت و عاطفه آن ها را دارد.
آن ها هرگز تحمل شکست را ندارند و دربارهی نتیجهی نهایی هر چیزی، از عشق گرفته تا مسابقه فوتبال،
بسیار خوش بین هستند. آن ها از رقابت خوششان میآید و خیلی ماهرانه با افکار و نظرات خود، دیگران را به مبارزه میطلبند.
مخالفت دیگران، موانع و مشکلات برای آن ها سرگرم کننده و نشاط آور است و از آن لذت میبرند و هیچ گاه منتظر موفقیت
نمیشینند، بلکه با شتاب به سوی آن میدوند و به همین دلیل کمتر به دیگران وابسته اند.
متولدین اردیبهشت : صورتی
متولدین اردیبهشت به ندرت نگران میشوند.
هنگامی که کارها مطابق خواست آن ها انجام نمیشود، اخم میکنند، اما عصبانی نمیشوند.
خویشتن داری و صبر از صفات ذتی آنهاست و به خاطر همین خصوصیات، کارهای خود را خیلی راحت انجام میدهند
و هیچ چیز نمیتواند مانع رسیدن آن ها به هدفشان شود.
متولدین اردیبهشت نسبت به خانواده و دوستان خود بسیار وفادار و صادق هستند.
هم چنین در شجاعت و دلاوری رتبهی اول را دارند، زیرا هیچ کس مثل آن ها نمی تواند این همه از خود مقاومت نشان دهد.
متولدین اردیبهشت ممکن است لجوج و سمج به نظر بیایند، ولی بردباری و صبر این افراد مثال زدنی است.
متولدین خرداد : نقرهای
رنگ نقرهای متولدین خرداد را به افرادی دلسوز، مهربان، خون گرم، صادق و دلپذیر تبدیل کرده است.
این افراد از کارهای یکنواخت و تکراری بدشان میآید؛ کارهای روزمره باعث میشود که فکر کنند هم چون پرندهای
در قفس اسیر شدهاند. هم چنین آن ها ذاتا بی قرارند و همواره به دنبال هیجان و تغییر و تنوع در زندگی خود هستند.
این افراد اگر در جایی ثابت بمانند، افسرده میشوند.
این افراد با مهارتهای ذاتی خویش، چنان ذهن مخاطب را درگیر مسائل مختلف میکنند
که فرد متوجه تغییر مسیر ذهنش نمیشود.
متولدین تیر : خاکستری
تیرگی رنگ درونی متولدین تیر باعث میشود که گاهی اوقات بد اخلاق شوند.
برخی مواقع اگر کسی از آن ها ساعت بپرسد، با اخم جواب میدهند و در مقابل درخواست دیگران با عصبانیت رفتار میکنند.
باید توجه داشته باشید که این حالت آن ها موقتی و رودگذ است و فورا به همان آدم دل نشین همیشگی تبدیل میشوند.
متولدین تیر تخیلی قوی دارند و میتوانند آن را به خوبی تحت کنترل درآورند.
این افراد فورا متوجه حالات درونی خود و دیگران میشون و این حالات را در حافظه قوی خود ثبت میکنند.
متولدین مرداد : طلایی
رنگ درونی متولدین مرداد، غروری شاهانه به آنها داده است به طوری که همیشه میتوانند میزبان با شکوهی باشند.
آن ها به سختی میتوانند حس برتری جویی خود بر دیگران را کنترل کنند و همواره رفتاری فخر فروشانه دارند.
این افراد انرژی خود را بیهوده تلف نمیکنند و به راحتی میتوانند وظایف و اعمال خود را سامان دهند.
وقتی که دست از خودنمایی میکشند، دستوراتی صادر میکنند که بسیار موثر است.
متولدین شهریور : نارنجی
نخستین موضوعی که در مورد متولدین شهریور جلب توحه میکند، این است که آنها طوری رفتار میکنند
که انگار مسئله مهمی در ذهن خود دارند و در تلاشاند که آن را حل کنند.
گاهی اوقات احساس مبهمی به آن ها دست میدهد که انگار از چیزی نگران هستند.
این احتمال واقعا وجود دارد، زیرا نگرانی برای آنها کاملا طبیعی است.
این افراد همیشه با لبخند خود، مشکلات بزرگ را مخفی میکنند.
متولدین شهریور، انسانهایی کمال گرا هستند که می خواهند به بالاترین نقطهی پیشرفت برسند و برای رسیدن
به اهداف و برنامههایشان بیشتر از شرکت در مهمانیها و محافل اجتماعی اهمیت میدهند.
متولدین مهر : آبی
متولدین مهر ذاتا هنرمند هستند و از نور و موسیقی ملایم به شدت لذت میبرند.
آرامش و هماهنگی در امور بر سلامتی متولد مهر تاثیری معجزهآسایی دارد.
افراد وقتی بیمار میشوند باید به محیطی عاطفی بروند و کتاب های جذاب بخوانند تا زودتر درمان شوند
زیرا این رفتارها اثر فوقالعادهای بر سرعت بهبودی آنها میگذارد.
متولدین مهر هنگام گفتو گو با دیگران، ابتدا تا جایی که میتوانند حرف میزنند سپس مشتاقانه به حرفهای
طرف مقابل گوش میدهند. آنها در دعواهای دیگران همیشه نقش صلح دهنده
را بر عهده دارند و اوضاع را به خوبی آرام کرده و صلح و صفا برقرار مینمایند.
متولدین آبان : سفید
اگر از یک متولد آبان بپرسید که آیا میتواند به شما کمک کند، او به راحتی پاسخ میدهد : بله یا خیر.
بنابراین اگر آد حساس و رودرنجی هستید، از او در هیچ موردی نظر خواهی نکنید،
زیرا او هر حقیقتی را رک و راست میگوید.
متولد آبان اصلا اهل تملقگویی و چاپلوسی نیست، یعنی شخصیت خود را بالاتر از آن میداند که دست به چنین کاری بزند.
بنابراین اگر در مواردی از شما تعریف کرد، یقین داشته باشید که از صمیم قلب بیان کرده است : بنابراین ارزش آن تعریف را بدانید.
متولدین آذر : بنفش
متولدین آذر اغلب اوقات شاد و خون گرم هستند ، ولی اگر صمیمیت آن ها سوء استفاده شود ، عصبانی میشوند.
اعتراض علیه قوانین و مقررات دست و پا گیر در میان متولدین آذر بسیار شایع است. آنها هرگز از دعوا و درگیری فرار نمیکنند و از کسی کمک نمیخواهند.
متولدین آذر هرگز تحمل ندارند که کسی آنها را به دروغگویی متهم کند. یک اتهام غیر منصفانه و بی مورد ممکن است آنها را به شدت عصبانی کند.
این افراد ابتدا دست به عمل میزنند و بعد به نتایج کارشان فکر میکنند.
متولدین دی : قهوهای
متولد دی فردی عملگرا است.
او نیازی به خودنمایی ندارد و ترجیح میدهد که دیگران در صحنه حضور داشته باشند
و او به عنوان فردی حامی و مقتدر، در پشت صحنه از آنها حمایت کند.
متولد دی ، بلند پروازی و جاهطلبی بسیار زیادی دارد و گاهی نمیتواند آن را مخفی کند.
به یاد داشته باشید که متولد دی همیشه طوری رفتار میکند که فکر میکنید مانند پَر، نرم و بیآزار است
اما در حقیقت ماند میخ محکم و کوبنده است.
متولدین بهمن : زرد
متولدین بهمن ترکیبی از خونسردی، عملگرایی و بی ثباتی هستند.
آنها به راحتی با دیگران همدلی میکنند و فقط با چند کلمه صحبت، میتوانند اضطراب آنها را کم کنند
و به آنها آرامش بدهند که این به خاطر اعصاب قوی و پر توان آنهاست.
متولدین بهمن معمولا افرادی گوشهگیر و تنها هستند و با این که دوستان زیادی در اطراف خود دارند ، ولی دوست صمیمی و نزدیک چندانی ندارند.
متولدین اسفند : سبز
متولدین اسفند تحت تاثیر فطرت بخشندهی رنگ سبز، به دور از هر نوع حرص و طمع هستند.
شخصیت دلپذیر، جذاب و در عین حال تنبل متولدین اسفند دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد.
این افراد نسبت به قوانین و مقرات محدود کننده، بی اعتنا هستند و به توهینها، تهمتها
و نظرات مخالف دیگران توجه نمیکنند. آنها دوست دارند که بتوانند در هر زمانی، آزادانه خیال پردازی کنند
و طبق علایق و نیازهای خود زندگی کنند. متولدین اسفند به ندرت عکس العمل شدیدی از خود نشان میدهند.
البته فکر نکنید که آنها افراد بی خیالی هستند، زیرا زمانی که احساساتشان جریحهدار شود،
با زیرکی خاص خود نیش و کنایه میزنند و طرف مقابل را مسخره میکنند
به نظر من آدمها دو دسته هستن :
یا از من پولدارترن که بهشون میگم مال مردم خور و ...
یا بی پول ترن که بهشون میگم گشنه گدا و ...
یا بهتر از من کار میکنن که بهشون میگم خرحمال و ...
یا کمتر کار میکنن که بهشون میگم تنبل و ...
یا از من سرسخت ترن که بهشون میگم کله خر و ...
یا بی خیال ترن که بهشون میگم ببو و ...
یا از من هوشیارترن که بهشون میگم پرافاده و ...
یا ساده ترن که بهشون میگم هالــو و ...
یا از من شجاع ترن که بهشون میگم بی کله و ...
یا از من محتاط ترن که بهشون میگم بی عرضه و ...
یا از من دست و دل باز ترن که بهشون میگم ولخرج و ...
یا اهل حساب و کتابن که بهشون میگم خسیس و ...
یا از من بزرگترن که بهشون میگم گنده بگ و ...
یا کوچیکترن که بهشون میگم فسقلی و ...
یا از من مردم دار ترن که بهشون میگم بوقلمون صفت و ...
یا رو راست ترن که بهشون میگم احمق ...
کلا معیار همه چیز من هستم و نه حقیقت
نیمی از عمر را به تمسخر آنچه دیگران به آن اعتقاد دارند می گذرانیم
نیمی دیگر را در اعتقاد به آنچه دیگران به تمسخر می گیرند...!
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن ،بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی
شهین خانم پرسید :راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده ، از زندگیش راضیه ؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غبغب انداخت و گفت : آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش می چرخه،
اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم رفتن اروپا برای من هم
یه پالتوی خیلی قشنگ آورده بود، تو کار های خونه هم نمی گذاره دست از سیاه به سفید بزنه، وقتی هم که
حامله بود دیگه هیچی، اینقدر بهش می رسید حالا هم که بچه اشون به دنیا اومده تا پوشک بچه رو هم این
عوض میکنه، آره شکر خدا خوشبخت شد بچه ام.
شهین خانم گفت شکر خدا، ببینم پسرت چیکار میکنه از زنش راضیه !؟
مهین خانم یه آهی کشید و یه پشت چشم اومد که ای خواهر نگو که دلم خونه، پسر بد بختم هر چی در میاره همش
خرج مسافرت این دختره میکنه، انگار زمین خونه اشون میخ داره اون سال اول که اصلا توی خونه بند نبودن،
اصلا فکر نمیکرد که بابا این بدبخت خرج این همه سفر رو از کجا بیاره، بعدش هم عیدیه رفتن دبی، دختره برا ننه اش
رفته بود یه پالتو خریده بود ۱۰۰ دلار، پسره شده حمال خونواده زنش، طفلک بچه ام توی خونه عین یه کلفت کار میکنه،
زنه دست از سیاه به سفید نمی زنه، حامله که شده بود این پسره دیگه رسما شده بود زن خونه،
بعد هم که زایمان کرد حتی پوشک بچه اش رو میده این پسر بد بخت عوض میکنه،
آره خواهر طفلکم بدبخت شد!
To fall in love
عاشق شدن
To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
To go for a vacation to some pretty place
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری
To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی
To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه
To clear your last exam
آخرین امتحانت رو پاس کنی
To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to
کسی که معمولا زیاد نمیبینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه
To find money in a pant that you haven't used since last year
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی پول پیدا کنی
To laugh at yourself looking at mirror, making faces
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی
Calls at midnight that last for hours
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه
To laugh without a reason
بدون دلیل بخندی
To accidentally hear somebody say something good about you
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه
To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی
To hear a song that makes you remember a special person
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره
To be part of a team
عضو یک تیم باشی
To watch the sunset from the hill top
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی
To make new friends
دوستای جدید پیدا کنی
To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person
وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین
To pass time with your best friends
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی
To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی
See an old friend again and to feel that the things have not changed
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده
To take an evening walk along the beach
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی
To have somebody tell you that he/she loves you
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره
remembering stupid things done with stupid friends. To laugh, laugh, and ... laugh
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی
These are the best moments of life
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند
Let us learn to cherish them
قدرشون رو بدونیم
"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد"
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه کردن
به تو نشون میده
تو 1000 دلیل برای خندیدن
به اون نشون بده ...
"چارلی چاپلین"
مامانم تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست وقتی میرم بیرون
از یه ساعتی به بعد هی زنگ میزنه میگه میدونی ساعت چنده؟؟؟
در مقابل دو گروه از آدمها همیشه سکوت کردم :
اونایی که بیش از حد معمول دوستشون دارم!
اونایی که بیش از حد معمول بیشعور هستن.
تا حالا دقت کردین ... قبلاً هر چی موبایل کوچکتر بود با کلاس تر بود ...
الان هر چی بزرگتر باشه ... برگشتیم به 15 سال قبل
تا حالا دقت کردین ... تو فیلما وقتی پلیسه دنبال مجرمه س یا مجرمه دنبال پلیسه ...
همیشه هم میگه من اونو میخوام ... زنده
تا حالا دقت کردین ... دو ساعت درس میخونی ساعتو نگاه میکنی میبینی نیم ساعت گذشته ...
نیم ساعت میای پای کامپیوتر ساعتو نگاه میکنی میبینی دو ساعت گذشته؟
اگه آدم به معجزه معتقد نبود روزی ده بار نمیرفت سر یخچال تا چیزی که می خوادو پیدا کنه!!
دقت کردین تعداد خواننده های ایران، از شنونده ها داره بیشتر میشه؟
آیا میدانستید : در بیمارستان های ایران مریض را (بیدار) میکنند تا قرص خوابشو بخوره !
واقعا چرا راننده تاکسیا فکر می کنن اگه ما خورد داشتیم، نمیدادیم؟!
گاج منتشرکرد : اولی ها،دومی ها،سومی ها،کنکوری ها ...
خــــــاک بر سرتــون با این وضع درس خوندنتون ...
شهر هرت جایی است که مردم سوار تاکسی می شن
زود برسن سر کار تا کار کنن و پول تاکسیشونو در بیارن!!
یه مرغ دارم روزی دو تا تخم میذاره
معاوضه با زمین یا مغازه
زن ها اصن پیچیده نیستن!!!
فقط یه کم محبت میخوان
یکمی هم عشق
و یکمی هم پول
و یه کمی هم تعریف
و چندتا چیز دیگه
که ما مردا سر درنمیاریم ...
عشق اون آدامسه نیست که بوی دهنتو عوض کنه،
عشق همون پیازیه که موقع خوردنش میگی گور بابای بقیه ...
سخت ترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری،
همان مرحله ی نخست است؛
یعنی پذیرفتن بیشعور بودن...!
به بابام میگم مامانمو اولین بار کجا دیدی؟
میگه با دوست دخترم تو یه عروسی بودم دیدمش عاشقش شدم !
نمی دونم این دخترا چرا انقدر شکاکن ؟!؟ هر هفت تا دوست دخترامم این طورین!!!
نقطه؟ چین
خوشه؟ چین
پاور؟ چین
گل؟ چین
دست؟ چین
مو؟ چین
عرق؟ چین
ته؟ چین
دامن؟ چین چین !
ببین چین تا کجای زندگیمون نفوذ کرده ! چی بگم والا ...
هنوزم که هنوزه، هستند کسایی که وقتی میخوای بری بیرون میپرسن: " کجا؟ "
و بلافاصله بعد از شنیدن جواب " میرم بیرون "
از جانب شما قانع شده و به آرامش خاصی میرسند ...!
به خدا اگه این کیسههای هوایی که به اسم چیپس میندازن به ملت رو
تو صنعت اتومبیلسازی استفاده کنن، چقدر جلو این کشت وکشتار تو جادهها رو میگیره!!!
از حموم اومدم بیرون ... اومدم برقو خاموش کنم برق گرفتم ...
واسه مادر بزرگم تعریف کردم ... یه دقیقه فکر کرده بعد میگه : برقم برقای قدیم ...
میگرفت درجا طرفو خشک میکرد ...!!!
یه پسر خاله دارم به باباش میگه پدر به مامانشم میگه مادر ...
میریم خونش انگار داریم فیلم هندی میبینیم!!!
امروز مثلا می خواستم سر برادر زادمو گرم کنم.
نشوندمش براش عمو زنجیر باف خوندم.
میگم:"عمو زنجیر باف، بله... زنجیر منو بافتی، بله ... پشت کوه انداختی، بله...
بابا اومده، چی چی آورده، نخودو کیش میش،با صدای چی؟"
میگه:"با صدای علی عبدالمالکی"!!!
بر اثر تجربه بهم ثابت شده که از یه سنی به بعد دیگه نباید در پیشگاه والدین گرامی از افعال پرسشی استفاده کرد!
برای مثال: میشه من امشب با دوستام برم بیرون؟ (شکل غلط)
من رفتم بیرون! (شکل صحیح)
دقت کردید ... تمام چیزهای خواستنـــــــی توی دنیا
یا غیرقانونین، یا گرونن، یا چاق کنندن !!
جملهای که هر خانم به طور غریزی
هربار هنگام دیدنِ عکسای قدیمی به کار میبره: "چه قد لاغر بودم اینجـــــا!!!
یکی بهتون گفت : " ببخشید، اشتباه کردم " بهتره قبول کنید،
چون " اصلاً دلم خواست، حالا چی می گی " گزینه بعدیه که بهتون می گه!
هنوزم با این که 20 سالمه از تاریکی میترسم!
بعد برادر زاده ی 7 ساله م توی تاریکی نشسته، بهش میگم : تو تاریکی چه کار میکنی؟
میگه دارم با روحِ اجسام ارتباط برقرار میکنم !! اینا بچه نیستن دایناسورن !!!
ببین ...
هم خونه ی ما تو تهرانه٬ هم خونه ی شما.
فقط ما منطقه ۱۸ میشینیم٬ شما منطقه ۱ !
هم بابای تو کارمنده هم بابای من .
فقط بابای من ماهی ۶۰۰ تومان حقوق میگیره٬ بابای تو ماهی ۶ میلیون تومان !
هم تو موبایل داری٬ هم من.
فقط تو iphone 4 داری٬ من نوکیا 1100 !
هم تو از بابات پول تو جیبی میگیری٬ هم من.
فقط من ماهی ۶ هزار تومان میگیرم٬ تو ماهی ۶۰۰ هزار تومان !
هم ما آپارتمان نشینیم٬ هم شما .
فقط ما طبقه سومیم٬ شما طبقه سی و سوم !
هم شما ماشین دارین٬ هم ما.
فقط ماشین ما پرایده٬ ماشین شما پرادو !
هم ما تابستونا مسافرت میریم٬ هم شما .
فقط ما میریم شمال٬ شما میرین قطب شمال !!
پس دیگه واسه چی هی میگی ما دو تا به درد هم نمیخوریم ؟؟
آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟
آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی!
آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟
دیگه زدم تو فاز اذان !!
/
هر چی فک میکنم این مورچه بالدار چیزی نمیتونه باشه جز حاصل رابطه نامشروع بین پشه و مورچه.
واقعا خجالت آوره
/
این امتحان زندگی
بزرگترین عیبش اینه که : اگر چیزی ام بلد نباشی
تا آخرجلسه باید بشینی ....
/
دوستم میگه: هر شب که اخبار شبانگاهی قیمت سکه رو اعلام میکنه زنم میپره بالا و با خوشحالی دست میزنه
بعد لم میده رو مبل و با لبخند نیگام میکنه ؟!؟!
کسی میدونه چرا؟
/
رفتم جیگرکی یارو برگشته میگه نونم میخای؟
میگم قبلنا سوال نمیکردی، میذاشتی، میگه نه الان وضع فرق کرده نون جدا، دونه ای ۵۰۰ تومن!
خوب شد بازم کرایه سیخ و ازم نگرفت
/
یکی از دوستام تو شمال امشب منو برد استخر، با یه صحنه عجیب روبرو شدم
دیدم دمپاییها لنگه های راست آبی رنگن، لنگه های چپ سفید!
پرسیدم چرا اینطوریه؟! گفت: واسه اینه که کسی نتونه دمپایی بدزده !!!!
البته ظاهرا دلیل اصلیش اینه که بتونی راحت چپ و راست پیدا کنی،
لازم نباشه همه دمپایی ها رو بگردی که یه جفت چپ/راست پیدا کنی
حالا این که چیزی نی. من استخری دیدم که کلا همه ی لنگه هاش مالِ یه پا بود
و مثلاً مجبور بودی هر دو تا پاتو توی لنگه ی راست بکنی
/
بعد ۳۰ سال هنوز نتونستن آب پاش ماشین رو یه جوری درست کنن
که ۵ تا ماشین بغلی و عقبی و جلویی رو آب پاشی نکنه!
شیشه پاک کن ماشین رو که میزنی باس از همه اتوبان معذرت خواهی کنی
فراموش نشه که تکنولوژی ما در پراید نهفته است
من یه بار آب پاش رو زدم دیدم صدای داد و هوار میاد.
یه موتوری اومد کنارم سه تا پسر بودن بیچاره ها دوش گرفته بودن!
گفت آقا حداقل یه حوله بده صورتمونو خشک کنیم
/
امروز دوباره ریختند تو مجتمع مسکونی ما برای جمع کردن دیش های ماهواره.
بعد یکی از همسایه هامون که یه خانم پیر و تنهایی هست رفته به مافوق اون مأمورایی
که داشتند دیش ها رو جمع می کردند گفته : آخه جناب سروان، من پیرزن ِ تنها بدون ماهواره چی کار کنم؟
جناب سروان هم خیلی جدی برگشته به مامورای زیر دستش
گفته : نمیخواد دیش ماهواره خونه این خانم رو جمع کنید.
بقیه دیش ها رو جمع کنید و بیارید با خودتون پائین!
بعله، هنوز هم همچین جناب سروان های با انصاف و بامرامی پیدا میشه
/
مردی تو یک فروشگاه بزرگ به یه دختر زیبا میرسه و میگه: خانم، من زنمو اینجا گم کردم
ناراحت نمی شید اگه کمی با شما صحبت کنم؟
دختر: چرا؟!! مرد: چون هر بار که با یه زن خوشگل صحبت می کنم زنم یهو پیداش می شه!!
/
آدم حـسـاب کـردن بـعـضـیـــــا خـیـانـت بـه عـالـم بـشـریـتـه
/
تو پیام بازرگانی نشون میده پیره زنه تنها و خسته نشسته،
بعد نوهش بهش اساماس میده، از تنهایی در میاد و خوشحال و خندون میشه.
بعد میگه: هیچ کس تنها نیست. "همراه اول"
پشت سرش تبلیغ نشون میده یارو تولدشه، همه بهش اساماس میدن،
ولی داره از تنهایی میپکه! بعد میگه: پیامکها جای خالی شما را پر نمیکنند.
"وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی"
آخه چی بگیم؟
/
این آپارتمان نشینیم خیلی عذابه ها !!
رفتم زیر دوش دارم آهنگ می خونم، بعد از پنج دیقه مادرم اومده دمه حموم
می گه : دختر همسایه اومد گفت: ما از آهنگای داریوش خوشمون نمیاد ، محسن یگانه بخون !!!
/
ما همون نسلی هستیم که وقتی بمیریم هم، باید از اون دنیا به مامانمون زنگ بزنیم بگیم "رسیدیم"!!!!!
/
میگن تو روز قیامت گوگل به حرف میاد؛
همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی رو لو میده ... در جـــــــــریان باشید
/
پسر داییم تو کنکور ۱۰۰تا مونده به آخر شده
بعد داییم شیرینی پخش کرده
به داییم میگم چرا خوشحالی حالا؟
گف آخه فک نمیکردم ۱۰۰نفر از این خنگ تر باشن !
/
مشکلات از جایی شروع شد که
به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعاً اربابه !
/
همیشه پدرها به پسرشون به عنوان یه فرصت دوباره نگاه می کنن
برای جبران کارایی که خودشون نتونستن بکنن !
/
یه قانونی هست که میگه :
شما هیچوقت به چیز غیر ضروری احتیاج پیدا نمیکنید
مگر اینکه اونو داده باشین به یه نفر دیگه .. :|
/
خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه
که خودش بفهمه کی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟
حروم شد نسلمون از بس به جاه گوگل زدیم لخخلمث !
/
به دوستم مسیج دادم : تولـــدت مبـــارک
جواب داده : پیامک ها جای خالی شما را پر نمیکنند ...!
من :|
مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال =)))))
همـراه اول ~~> :|
/
یکی از آشناها تلوزیون ال سی دی خریده بود
بهش گفتم مبارک باشه ال سی دیه یا ال ای دی ؟
گفت برو بابا ال جیه الجـــــــــــــــــیه !
/
امروز فهمیدم چرا دیوار چین جز عجایب هفتگانه ست
آخه تنها محصول چین هست که بیشتر از ۳ روز دووم آورده !
/
مامانم صبح اومده میگه پاشو یه گله مهمون داره میاد
میگم کیا هستن؟ میگه عمه هات!
/
از این بوگیرهای توالت که اسانس کاپوچینو و یا قهوه داره اصلا نخرید
چون وقتی که میرید کافی شاپ تا براتون قهوه و یا نسکافه میارن، خاطرات زنده می شه!
/
ما به جمله همیشه حق با «مشتری» است اعتراض داریم !
(امضا : جمعی از سیارات منظومه شمسی)
/
مامانم سیم کارتشو در آورده میگه فک کنم داره میسوزه
نیگا رنگشم داره عوض میشه!!!! :|
/
خــــــــدایا ! ! !
یا خیــلی برگردون عقبــــ یا بــزن بره جــلو!
اینــجای فیلم زنــدگیم خیــــــلی خش داره …
/
دوست بابام, بچه ی ۲ سالشُ صدا میکنه “حاج سیّد مَـــهدی” …
۲۲ ساله هستم, منزل “مـَـــــرتیکه” صدام می زنن!!! :دی
/
زیر آوار آخرین حرفت، جا مانده ام
لعــــــــــــــــــنتی
نمی دانی *خداحافظت * چند ریشتر بود !!!
/
کثیف بودنِ بعضی آدم ها اذیتم نمیکنه !
اما بعضیا خیلی پاکن؛
این که قراره اینا گیره اون کثیفا بیُفتن, اعصابم رو خورد میکنه…!
/
من آخرشم نفهمیدم ما مردا ” هممون مثل همیم” یا “یکی از یکی بدتریم”!! :)
/
مامانم اومده میگه : به نظرت ناهار چی بخوریم ؟
میگم : سبزی پلو ماهی
میگه : گمشو بابا میخوام استانبولی درست کنم!! :|
خب مادر من اینکه میگی “به نظرت” دقیقاً منظورت چیه ؟؟ :|
/
المپیک تموم شد ، دانلود افتتاحیه اش هنوز برا من تموم نشده!
/
هـَپـَلبـُلـِت مـُمالـَک چیست؟
عبارتی که دخترا روز تولد دوستشون به هم اس ام اس میدن یا کامنت میذارن !
/
قاضی: چرا دوست دخترت رو کشتی؟
پسر: اس ام اس ۲۵۰ کلمه ای واسش فرستادم اون فقط جواب داد ok!
قاضی: شما تبرئه شدی میتونی بری
دیوان عدالت اداری :D
من :|
بان کــی مـــون :|
قـــاضی :D
متهم :)))))))))
تــرول :|
اولیای دم :|
ایرانسل :|
لورل و هاردی :O
رکس سگ معروف P:
خاله ریزه :|
تو کافی شاپ نشسته بودم که یهو باد شکم اومد سراغم!
صدای موزیک خیلی بلند بود، منم خودمو با بیس موزیک
میزون کردم که صدای کارم رو پوشش بده!
بعد چند تا تراک دیگه حالم خوب شده بود قهوه مو خوردم و
یهو متوجه شدم همه دارن منو با انگشت به هم نشون میدن،
که یادم افتاد تو گوشم هندزفری بود و داشتم با اون آهنگ
گوش میکردم ..!!
دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد
به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟
استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمی توانستم یک استاد باشم.
دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم، اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول می کنم
در غیر اینصورت از شما می خواهم به من نمره کامل این درس را بدهید.
استاد قبول کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست،
منطقی است ولی قانونی نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟
استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد.
بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید
و شاگردش بلافاصله جواب داد: قربان شما 63 سال دارید و با یک خانم 35 ساله ازدواج کردید
که البته قانونی است ولی منطقی نیست.
همسر شما یک معشوقه 22 ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست
و این حقیقت که شما به معشوقه همسرتان نمره کامل دادید در صورتیکه باید آن درس را رد می شد
نه قانونی است و نه منطقی !!!!