مادرم شصت ساله است. زن مهربانی است ، کمتر نق می زند و سعی می کند مثبت باشد.
مادرم سرطان دارد، اما در این مورد با کسی حرف نمی زند.
مادرم در مورد دردهایش زیاد حرف نمی زند مگر آنکه درد از حد بگذرد. چند وقت پیش اینجور شد.
حالش خوش نبود. اصرار کردم .مامان ؟ چی شده؟ داستان ساده و دردناک بود.
مادرم سوار یک سواری خطی از انقلاب به شهرک شده بود. وقتی نشسته یک زوج جوان می آیند و می نشینند روی صندلی عقب.
مادرم پیاده نمی شود چون با خودش فکر می کند که انسانیت حکم می کند که آنها توی سایه بشینند.
تمام راه مادر شصت ساله ی من زیر آفتاب تابستان می پزد اما خوشحال است که آن جوانها در سایه خوشند.
وقتی مادرم کمی جلوتر می خواهد پیاده شود مجبور است آن دو نفررا پیاده کند تا از تاکسی بیرون بیاید.
مرد جوان رو به مادر من کرده می گوید: واقعا از خودت خجالت باید بکشی که ما رو پیاده کردی تا خودت پیاده شی!
مادرم جا خورده. گفته پسرم، من جای مادر تو هستم، این چه لحنی است؟
جوان گفته برو بابا ! سوار شده و در را شترق بسته و تاکسی حرکت کرده.
مادرم ناراحت شده بود، با غم این را تعریف می کرد.
باورم نمیشود….تهرانی که من ترک کردم این جوری نبود.
***
خواهرم دو ماه است برگشته تهران برای تعطیلات تابستانی.
دیشب توی اسکایپ حرف می زدیم. پرسیدم اوضاع چطوره؟
گفت افتضاح. افتضاح... مردم خیلی بد شده اند.
تهرانی که ما ترک کردیم اینجوری نبود.
مردم توی روز روشن به هم فحش می دهند، عصبی اند ؛ و کاملا به خود حق می دهند،
این خیلی عجیب است که توی روز روشن به هم ناسزا می گویند و فحش می دهند
و تازه کلی کلاس های جورواجورِ روانشناسی و عرفان و از این قبیل هم باب شده...
بعد قیافه اش جور عجیبی شد و گفت: بی ادب… بی ادب، چجوری بگم، مردم خیلی بی ادب شدن!
***
یک ضرب المثل قدیمی آلمانی می گوید:
" گاری که سر بالا می رود ، اسب ها همدیگر را گاز می گیرند "
این واقعیت با اینکه نباید باشد ، هست...
وقتی اوضاع سخت می شود اسب هایی که یک گاری را می کشند
به جای آنکه به یکدیگر کمک کنند تا بار را با هم به دوش بکشند
همدیگر رو گاز می گیرند
این کمکی به اوضاع نمی کند. اما اسب ها این را نمی بینند؛ چرا …؟ نمی دانم
دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟»
نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
بدم میاد از اینایی که وقتی دارن از طرفشون جدا میشن براش آرزوی خوشبختی می کنن ...
داری میری برو دیگه فیلم بازی نکن ...
عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟
در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
... پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !
یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه: همه جورشو داریم از هزار تومنی تا یک میلیون تومنی.
طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟
فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!!! ........
یه جوورایی انگار 90 درصد خستگی ها واسه جووراب و شلوار جینه ...
زیپ شلوار جین رو که میکشی پایین . جوورابت رو که در میاری ... اصن تمام خستگی از تن ت در میره
یادتونه بچه که بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم،خجالت میکشیدیم
بابا مامانمون میگفتن : سلام کردى به عمو؟ ما هم مثل خر تو گل میموندیم!
یهو طرف به دروغ میگفت: بعععععله،سلامم کرد پسر گل!!!!
عاشق این ادما بودم،دمشون گرم.
چی میشد اگر تو گوگل سرچ می کردی
"نیمه گم شده ی من"
عکساشو واست می آورد!
این دانشمندا چه غلطی میکنن پس؟؟
دست بجونبونید...
تا حالا دقت کردین تو کل کل های ایرانی ها،
همیشه همه برای خودشون متاسفند؟
دختره عضو فیسبوک شده اون وقت ...
عکساشو بسته
پوکش رو بسته
والش رو بسته
اینفوش رو بسته
ادش رو بسته
مسیج هم نمیشه بهش داد !!!
خو بدبخت زندانی کردی خودتو؟؟؟!!!
خو مسخره , جنبه ش رو نداری برو بشین گوشه ی اتاقت بافتنی بباف
والا بخدا
همونقد که پسرا از دخترای سیبیلو خوششون نمیاد
همین احساس رو دخترا نسبت به پسرایی که زیر ابرو برمیدارن دارن
گفتم که در جریان باشید ... :|
در روزهای خوبتان بدانید که همین خاطرات بعدا شمارو دیوانه می کند...!!
دلـتنــگی یـعـنــی . . .
دقیقه به دقیقه گوشیتو چک کنی و وانمود کنی داری ساعت گوشیتو میبینی...
اگه خواستی با یه دختر ازدواج کنی، زیاد درگیر این نشو که پدر و مادرش
کی هستن و خانوادش از نظر مادی و معنوی در چه سطحی هستن !
تحقیق کن توی لیست دوست پسرای دوران مجردیش، دوستات یا آشنایانت نبوده باشن
تا وقتی خواستی برای همسرت شیرینی بخری ، رفیقت نگه : ناپلئونی بخر زنت دوس داره
اینجا ؛ همه ی نسل ها ؛ نسل سوخته هستند ...
فقط درصد سوختگی فرق می کند و محــلّ سوختگی ...
یه پسرخاله دارم به باباش میگه پدر، به مامانشم مادر، میریم خونشون انگار داریم فیلم هندی می بینیم :|
متأسفانه توجه دخترها فقط به ظواهره انگار ...!
مثلا به خاطر خوشتیپی بازیکنها، طرفدار ایتالیا میشن.
در حالیکه معیار ارزشگذاری فقط باید میزان تقوا باشه ...!!!
پسر ملانصرالدین میره پیش داروغه میگه جناب داروغه طوطی من گم شده…
داروغه میگه خوب به ما چه! پسر ملا میگه فقط خواستم بگم اگه این طوطی پیدا شد
هر فحشی به شما و حاکم داد نظر شخصی خودشه!
شما هارو به تهدیگ ماکارونی قسمتون می دم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین
با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود .چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین...
آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن
روش عکس اولاغ کشیده ،کجا ببرم نشون بدم ...:|
یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...!
یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه.
زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!
جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!
الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنهی
- تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن!
مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من!
میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم...!!!
- دقت کردین جمله ” تا 5 دقیقه دیگه آماده ام.” خانوما و جمله ” تا 5 دقیقه خونه ام.” آقایون یه معنی رو میده...!!!
- تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد میکنیم پولامونو میذاریم اونجا
ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکار هاشو هم زنجیر کرده!!...
- تا حالا دقت کردی وقتی کباب با برنج میخوریم 90% حواسمون به اینه که هردوتاش باهم تموم شه..!!!
- اینایی که میگن شبا نباید چیزی خورد، شکر اضافی میخورن، اگه نمی شه پس یخچال چرا چراغ داره؟!!!
- دیدن یه سوسک تو اتاق خواب مسئله خاصی نیست، در واقع مسئله ازاونجا شروع میشه که سوسکه ناپدید میشه!!!
- تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی نیست ...!!!
- هیچکس حق نداره از طرفش بپرسه “تو برا من چی کار کردی؟” تو ٧ میلیارد انسان تو رو پیدا کرده، دیگه چیکار کنه ..!!!؟
- معنی انواع بوق در ایران:
بوووق : سلام حاجی فدات شم
بوق: مسیرت کجاست؟
بوبوق: بیا بالا
بوووق: برو کنار عوضی!
بوق: خانوم کجا؟ برسونمت فدات شم؟
بووق بووق: وایسا الاغ نوبت منه
بوق: حله داداش
بوق: شما آژانس خواسته بودین؟
بوق بوق بوق: عروس چقدر قشنگه ایشالا مبارکش باد!
بوق: در پارکینگو بده بالا پدرسوخته...!!!
- هیچ لذتی مثل این نیست که دو روز پیش تخمه خورده باشی امروز یه دونه رو فرش پیدا کنی و بخوریش...!!!
- آقا واقعاً من موندم! جمعیت دخترا اینقد زیاده ... پس چرا شماره شانسى میگیرى همش پسر جواب میده؟!!
- بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟
میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!!
- بدترین قسمت توالت فرنگی؟؟
اینه وقتی سیفون میکشی به جای این که اقدامی در رابطه با حذف عامل بیگانه بکنه،
بعد از چرخ چرخ عباسی، صاف زل میزنه تو چشات میگه: عمو یه دور دیگـــه...!!!
- اگه یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بیدار شدی و دیدی همه چیز خیلی خوبه،
نه غمی هست نه دردی بدون که دیشب تو خواب مردی... روحت شاد و یادت گرامی!!!
- توصیه امریکایی: سال اولی که یه مدل جدید ماشین میاد بیرون نخرید که کمپانی ایراداشو بفهمه
برطرف کنه بعد سال دوم بخریدش.
توصیه ایرانی: سال اولی که یه مدل جدید ماشین میاد بیرون سریع بخرید تا هنوز کمپانی فرصت نکرده خرابش کنه...!!!
- آیا از رابطه ی دو چشم باهم آگاهی دارید؟
هیچ گاه یکدیگر را نمی بینند، اما باهم مژه میزنند، با هم حرکت میکنند، با هم اشک میریزنند،
باهم می بینند، با هم می خوابند، با ارتباط عمیق با هم شراکت دارند ...
ولی؛ وقتی یک زن را می بینند یکی چشمک میزند و دیگری نمیزند!!!
نتیجه قضیه: زن توانائی قطع هر ارتباطی را دارد...!!!
- همیشه اولین باری که مامانت صدات میکنه که بری واسه شام/نهار، نرو !!!
این یه توطئه ست، میخوان ازت کار بکشن...!!!
- خیلی جالبه: وقتی یه دختری یه پسری رو دوست داره هیچ کسی از این موضوع خبر نداره به جز خود دختره،
ولی وقتی یه پسری عاشق یه دختری میشه همه ازین موضوع خبر دارن به جز خود دختره.
امروز که از خواب بیدار شدم
از خودم پرسیدم: زندگی چه می گوید؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم...
پنکه گفت: خونسرد باش!
سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!
پنجره گفت: دنیا را بنگر!
ساعت گفت: هر ثانیه باارزش است!
آیینه گفت: قبل از هر کاری، به بازتاب آن بیندیش!
تقویم گفت: به روز باش!
در گفت: در راه هدف هایت، سختی ها را هُل بده و کنار بزن!
زمین گفت: با فروتنی نیایش کن!
1- به خاطر داشته باش که عشقهای سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردنها و ریسکهای بزرگ محتاجاند.
2- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.
3- این سه میم را از همواره دنبال کن:
- محبت و احترام به خود را
- محبت به همگان را
- مسؤولیت پذیری در برابر کارهایی که کردهای
4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه میجویی، گاه اقبالی بزرگ است.
5- اگر میخواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.
6- به خاطر یک مشاجرهی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده.
7- وقتی دانستی که خطایی مرتکب شدهای، گامهایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار.
8- بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.
9- چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزشهای خود را بهسادگی در برابر آنها فرومگذار.
10- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.
11- شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیشتر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.
12- زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.
13- دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.
14- با دنیا و زندگی زمینی بر سر مهر باش.
15- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.
16-سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفتهای.
17- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست دادهای که چنین موفقیتی را به دست آوردهای.
18- در آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.
وقتی بچه بودم هر بار پای قصه ی مادر بزرگ و پدر بزرگم می نشستم از موجوداتی حرف می زدند که آن موقع با اینکه مفهوم آن حرف ها را نمی فهیمدم ولی از شنیدن نام آن موجود می ترسیدم و با ذهنیات کودکانه ام آن موجود را در اطرافم حس می کردم . بارها وقتی در منطقه تاریکی تنها می شدم
با یاد آوری نام آن موجوداتی که هیچ وقت به چشم ندیده بودم بی اختیار وحشت برم می داشت.آن موجود نا شناخته ای به نام جن بود.بارها در باره او داستان ها شنیده بودم ولی او از دایره فهم من فراتر بود. باور این که موجودی به این نام بر سر راهم سبز شود مرا از تاریکی می ترساند. از آن هنگام هیچ وقت درتنهایی خودم آرام و قرار نداشتم.
آیا جن ها همیشه باعث ترس و وحشت انسان ها می شوند مگر آن ها از چه چیزی آفریده شده اند که هیچ چیز قادر به رویت یا جلو گیری از صدمه زدن آن ها به انسان نیست. هنوز تکنولوژی و علم علی رغم پیشرفت شگرف خود قادر به تائید یا رد موجودیت جن ها نشده است.
سخنان فوق از یک مرد 66 ساله به نام شیخ عباس نقل شده است که در دل منطقه کوهستانی شرق کشور در روستای وامنان
(جاده آزادشهر ، شاهرود) ساکن است .
شیخ عباس که اکنون چند سالی است کار دعا نویسی و جن گیری را رها کرده است می گوید این کار را از پدربزرگ مادری اش آموخته است و کتابی را که برای این کار استفاده می کند از او به ارث برده است. کتابی به خط نستعلیق و به زبا ن های فارسی عربی و هندی نوشته شده و اشکال مختلفی در صفحات آن دیده می شود.
او از سن 25 سالگی شروع به این کار نموده است. از خاطره اولین جن گیری اش و دیگر خاطراتش این چنین می گوید:
1. بار دیگر زن پنجاه ساله ای دچار جن گرفتگی شده بود برایش احضار خواندم هفت نفر جن آمدند. از آن ها در باره علت آزار و اذیتشان پرسیدم گفتند ما تقصیری نداریم. او برای یکی از فرزندان ما مشکلی پیش آورده و آب جوش روی بچه ما ریخته و او را سو زانده است. برای بچه آن ها طلسم نوشتم خوب شد.
2. اوایل کارم بود در حوالی آزاد شهر مردی چند گوسفند داشت نیمه شب گوسفندهای او را برده بودند وقتی نزد من آمد احضار آینه خواندم. دو بچه نابالغ را آوردم و برایشان احضار خواندم آن ها در آینه می دیدند. بچه ها گفتند دو نفر آمدند و گوسفندها را با تراکتور بردند و سرهایشان پوشیده است. گوسفندها را به کوهی بردند که زنی در را باز کرد.مشخصات را گفتند به کلانتری اطلاع داده شد و مامورین گوسفندها را در همان محل یافتند.
3. یک بار مردی دچار بیماری شده بود مرا به بالین اش بردند. او وقتی به رختخواب رفت انگار کس دیگری هم آن جا بود. شروع به راز و نیازهای عاشقانه با آن فرد کرد. جن ها را احضار کردم آن ها گفتند آن مرد عاشق یک پری شده است. آن پری از جلد او بیرون کردم و او را به زندگی برگرداندم.
4. در یک عروسی زنی جن زده شده بود. هر کسی چیزی می گفت. یکی می گفت موی دم گرگ بیاورید. یکی می گفت سبیل گربه بیاورید. همه این روش ها را امتحان کردند جواب نداد. من احضار خواندم فوری حرکت کرد. جن ها گفتند این زن چهار نفر ما را سوزانده است. بچه هایشان را هم احضار کردم آیه خواندم بهبود یافتند و آن ها رضایت دادند.
س:جن هایی که به شما کمک می کنند چه نوعی از جن ها هستند ؟
ج: آن ها مثل جن های دیگرند ولی در و طول زمان با من دوست شده اند .
س:چطور با شما دوست شده اند ؟
ج :چند مدتی شبها ذکر و دعا خواندم تا آن ها با من دوست شدند .
س:جن ها مانند آدم های معمولی دیده می شوند ؟
ج :به نظر افراد بیمار بله ولی به نظر انسان های سالم دیده نمی شوند .
س:شما وقتی با آن ها صحبت می کنید آن ها را می بینید ؟
ج: نه ، ولی بیمار آن ها را می بینید و من از طریق این بیمارها با آن ها ارتباط برقرار می کنم .
س:علایم جن زدگان چیست ؟ یعنی فردی که دچار این بیماری می شود دارای چه علایمی است ؟
ج: سردرد ، گردن درد ، نا آرامی و غیره .
س:چند نوع جن داریم ؟
ج: جن ها هفتاد طایفه هستند. روایت مختلفی در این مورد وجود دارد .
س:در کدام مناطق جن ها بیشتر دیده می شوند ؟
ج: آن ها در همه جا هستند .
س:جن ها به چه زبانی حرف می زنند ؟
ج: به زبان های مختلف ، فارسی ، ترکی ، عربی ، انگلیسی و غیره .
س:این جن ها را چگونه می توان کشت ؟
ج: با آیات عظیم .
س:یعنی با چاقو ، تفنگ و غیره نمی شود آن ها را کشت ؟
ج: نه .
س:می گویند با سوزرن و میخ می توان جن ها را تسخیر کرد آیا واقعیت دارد ؟
ج: نه ، ولی جن ها از کارد می ترسند .
س:چه شرایطی برای فرد سالم پیش می آید که بیمار می شود؟
ج: جن زدگی به این دلیل است که فردی باعث مزاحمت جن ها شود. آن ها نیز برای انتقام او را دچار بیماری می کنند.
س:اذیت کردن جن ها چگونه است ؟
ج: یکی را می ترسانند یکی را بی هوش می کنند یکی را به غش می اندازند .
س:آیا قیافه آن ها ترسناک است ؟
ج: بله خیلی ترسناک است .
س:برای این که آدم جن زده نشود چه کار باید بکند ؟
ج: همیشه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و آیات قرآن مانند آیت الکرسی ، حمد و سوره و غیره تلاوت نماید.
س:می دانی چقدر جن در این دنیا وجود دارد ؟
ج: خیلی زیاد
س:آیا پاهایشان سم است ؟
ج:نه فقط پرده دارد مثل پای انسان است با کمی تفاوت
س:آیا جن ها در خانه های متروکه و حمام های خرابه دیده می شوند ؟
ج: جن هایی که در مناطق کثیف دیده می شوند شیاطین هستند .
س:چند تا ازپادشاهان جن را احضارکرده اید؟
ج:جن ها هفتاد پادشاه دارند که یازده تن از آنها احضار کرده ام و با سه نفر از آن ها دوست هستم
و برای رهایی مریض هایم از جن ها از این پادشاهان کمک می گیرم .
نشریه ندای ایران مرداد ماه سال 1383 شماره 208 و 209
کتاب جن ها همه جا هستند ج ۲ نویسنده سید محمد مهد ی حسینی
گفت و گو با مردی که دچار جن زدگی شده بود
یحیی شاملو ۳۹سال دارد و در روستای وامنان به کشاورزی مشغول است.
س:چه اتفاقی برایتان افتاد؟
ج: هشت سال قبل از زمین زراعتی با تراکتورم به خانه می آمدم که سنگی از زیر چرخ تراکتور در رفت ومثل یک گلوله آتش شد اعتنایی نکردم به خانه برگشتم. قسمت هایی از بدنم حالت گرفتگی داشت.خوابیدم صبح که برای وضو گرفتن به حیاط رفتم ناگهان بی هوش روی زمین افتادم. وقتی به هوش آمدم دیدم شیخ عباس برایم دعا می خواند. مردی که سبیل های بلند داشت ظاهر شد و حالت اش عجیب بود.
س:قیافه اش به چه شکلی بود؟
ج: سیاه و قدی بلند داشت.
س:به شما چه می گفت؟
ج: می گفت می خواهم خفه ات کنم. تو سر بچه ام را شکسته ای. او با پتک به بدنه تراکتورم ضربه می زد.
او به این صورت می خواست مرا شکنجه و آزار دهد. شیخ عباس دعا خواند ناگهان درتاریکی گم شد.
س:چشم هایتان بسته بود و در ذهن او را تجسم می کردید؟
ج: نه خیلی واضح بود.
س:شیخ عباس از شما چه سوال های می کرد؟
ج: درباره علت کارهایش می پرسید او هم جواب میداد. بچه اش را احضار کرد دعایی خواند و او خوب شد.
س:وقتی زمین خوردی و سرت شکست او را دیدی؟
ج: همان لحظه افتادن او را دیدم.
س:وقتی شیخ عباس ورد احضار را خواند جن دیگری همراه با او ظاهر نشد؟
ج: نه خودش تنها بود. البته بعد از احضار بچه اش را هم دیدم.
س:بچه اش به چه شکلی بود؟
ج: بر خلاف او سفید بود و لبا س های سفید بر تن داشت
شهری بود که همة اهالی آن دزد بودند. شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد.
برای دستبرد زدن به خانة یک همسایه. حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانة خودش که آنرا هم دزد زده بود.
به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری میدزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی میدزدید. داد و ستدهای تجاری و به طور کلی خرید و فروش هم در این شهر به همین منوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریداره ا و هم از جانب فروشنده ها. دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن بالا بکشند.
به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده.
روزی، چطورش را نمیدانیم، مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد. شبها به جای اینکه با دسته کلید و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان.
دزدها میامدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند و راهشان را کج میکردند و میرفتند. اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به این تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود.
هرشب که در خانه میماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین میگذارد و روز بعد هم چیزی برای خوردن ندارد
Afrikaans – Ek het jou lief
2 Albanian – Te dua
3 Arabic – Ana behibak (to male)
4 Arabic – Ana behibek (to female)
5 Armenian – Yes kez sirumen
6 Bambara – M’bi fe
7 Bangla – Aamee tuma ke bhalo aashi
8 Belarusian – Ya tabe kahayu
9 Bisaya – Nahigugma ako kanimo
10 Bulgarian – Obicham te
11 Cambodian – Soro lahn nhee a
12 Cantonese Chinese – Ngo oiy ney a
13 Catalan – T’estimo
14 Cheyenne – Ne mohotatse
15 Chichewa – Ndimakukonda
16 Corsican – Ti tengu caru (to male)
17 Creol – Mi aime jou
۱۸ Croatian – Volim te
19 Czech – Miluji te
20 Danish – Jeg Elsker Dig
21 Dutch – Ik hou van jou
22 English – I love you
23 Esperanto – Mi amas vin
24 Estonian – Ma armastan sind
25 Ethiopian – Afgreki’
26 Faroese – Eg elski teg
27 Farsi – Doset daram
28 Filipino – Mahal kita
29 Finnish – Mina rakastan sinua
30 French – Je t’aime, Je t’adore
31 Gaelic – Ta gra agam ort
32 Georgian – Mikvarhar
33 German – Ich liebe dich
34 Greek – S’agapo
35 Gujarati – Hu tunney prem karu chu
36 Hiligaynon – Palangga ko ikaw
37 Hawaiian – Aloha wau ia oi
38 Hebrew – Ani ohev otah (to female)
39 Hebrew – Ani ohev et otha (to male)
40 Hiligaynon – Guina higugma ko ikaw
41 Hindi – Hum Tumhe Pyar Karte hae
42 Hmong – Kuv hlub koj
43 Hopi – Nu’ umi unangwa’ta
44 Hungarian – Szeretlek
45 Icelandic – Eg elska tig
46 Ilonggo – Palangga ko ikaw
47 Indonesian – Saya cinta padamu
48 Inuit – Negligevapse
49 Irish – Taim i’ ngra leat
50 Italian – Ti amo
51 Japanese – Aishiteru
52 Kannada – Naa ninna preetisuve
53 Kapampangan – Kaluguran daka
54 Konkani – Tu magel moga cho
55 Korean – Sarang Heyo
56 Latin – Te amo
57 Latvian – Es tevi miilu
58 Lebanese – Bahibak
59 Lithuanian – Tave myliu
60 Malay – Saya cintakan mu / Aku cinta padamu
61 Malayalam – Njan Ninne Premikunnu
62 Mandarin Chinese – Wo ai ni
63 Marathi- Me tula prem karto (to female)
64 Mohawk – Kanbhik
65 Moroccan – Ana moajaba bik
66 Nahuatl – Ni mits neki
67 Navaho – Ayor anosh’ni
68 Norwegian – Jeg Elsker Deg
69 Pandacan – Syota na kita!!
70 Pangasinan – Inaru Taka
71 Papiamento – Mi ta stimabo
72 Persian – Doo-set daaram
73 Pig Latin – Iay ovlay ouyay
74 Polish – Kocham Cie
75 Portuguese – Eu te amo
76 Romanian – Te ubesk
77 Russian – Ya tebya liubliu
78 Scot Gaelic – Tha gradh agam ort
79 Serbian – Volim te
80 Setswana – Ke a go rata
81 Sindhi – Maa tokhe pyar kendo ahyan
82 Sioux – Techihhila
83 Slovak – Lu`bim ta
84 Slovenian – Ljubim te
85 Spanish – Te quiero / Te amo
86 Swahili – Ninapenda wewe
87 Swedish – Jag alskar dig
88 Swiss-German – Ich lieb Di
89 Tagalog – Mahal kita
90 Taiwanese – Wa ga ei li
91 Tahitian – Ua Here Vau Ia Oe
92 Tamil – Naan unnai kathalikiraen
93 Telugu – Nenu ninnu premistunnanu
94 Thai – Chan rak khun (to male)
95 Thai – Phom rak khun (to female)
96 Turkish – Seni Seviyorum
97 Ukrainian – Ya tebe kahayu
98 Urdu – mai aap say pyaar karta hoo
99 Vietnamese – Anh ye^u em (to female)
100 Vietnamese – Em ye^u anh (to male)
101 Welsh – ‘Rwy’n dy garu
102 Yiddish – Ikh hob dikh
103 Yoruba – Mo ni fe”
باتشکرازترانه به خاطر فرستادن این مطلب قشنگ...!
Afrikaans – Ek het jou lief
2 Albanian – Te dua
3 Arabic – Ana behibak (to male)
4 Arabic – Ana behibek (to female)
5 Armenian – Yes kez sirumen
6 Bambara – M’bi fe
7 Bangla – Aamee tuma ke bhalo aashi
8 Belarusian – Ya tabe kahayu
9 Bisaya – Nahigugma ako kanimo
10 Bulgarian – Obicham te
11 Cambodian – Soro lahn nhee a
12 Cantonese Chinese – Ngo oiy ney a
13 Catalan – T’estimo
14 Cheyenne – Ne mohotatse
15 Chichewa – Ndimakukonda
16 Corsican – Ti tengu caru (to male)
17 Creol – Mi aime jou
۱۸ Croatian – Volim te
19 Czech – Miluji te
20 Danish – Jeg Elsker Dig
21 Dutch – Ik hou van jou
22 English – I love you
23 Esperanto – Mi amas vin
24 Estonian – Ma armastan sind
25 Ethiopian – Afgreki’
26 Faroese – Eg elski teg
27 Farsi – Doset daram
28 Filipino – Mahal kita
29 Finnish – Mina rakastan sinua
30 French – Je t’aime, Je t’adore
31 Gaelic – Ta gra agam ort
32 Georgian – Mikvarhar
33 German – Ich liebe dich
34 Greek – S’agapo
35 Gujarati – Hu tunney prem karu chu
36 Hiligaynon – Palangga ko ikaw
37 Hawaiian – Aloha wau ia oi
38 Hebrew – Ani ohev otah (to female)
39 Hebrew – Ani ohev et otha (to male)
40 Hiligaynon – Guina higugma ko ikaw
41 Hindi – Hum Tumhe Pyar Karte hae
42 Hmong – Kuv hlub koj
43 Hopi – Nu’ umi unangwa’ta
44 Hungarian – Szeretlek
45 Icelandic – Eg elska tig
46 Ilonggo – Palangga ko ikaw
47 Indonesian – Saya cinta padamu
48 Inuit – Negligevapse
49 Irish – Taim i’ ngra leat
50 Italian – Ti amo
51 Japanese – Aishiteru
52 Kannada – Naa ninna preetisuve
53 Kapampangan – Kaluguran daka
54 Konkani – Tu magel moga cho
55 Korean – Sarang Heyo
56 Latin – Te amo
57 Latvian – Es tevi miilu
58 Lebanese – Bahibak
59 Lithuanian – Tave myliu
60 Malay – Saya cintakan mu / Aku cinta padamu
61 Malayalam – Njan Ninne Premikunnu
62 Mandarin Chinese – Wo ai ni
63 Marathi- Me tula prem karto (to female)
64 Mohawk – Kanbhik
65 Moroccan – Ana moajaba bik
66 Nahuatl – Ni mits neki
67 Navaho – Ayor anosh’ni
68 Norwegian – Jeg Elsker Deg
69 Pandacan – Syota na kita!!
70 Pangasinan – Inaru Taka
71 Papiamento – Mi ta stimabo
72 Persian – Doo-set daaram
73 Pig Latin – Iay ovlay ouyay
74 Polish – Kocham Cie
75 Portuguese – Eu te amo
76 Romanian – Te ubesk
77 Russian – Ya tebya liubliu
78 Scot Gaelic – Tha gradh agam ort
79 Serbian – Volim te
80 Setswana – Ke a go rata
81 Sindhi – Maa tokhe pyar kendo ahyan
82 Sioux – Techihhila
83 Slovak – Lu`bim ta
84 Slovenian – Ljubim te
85 Spanish – Te quiero / Te amo
86 Swahili – Ninapenda wewe
87 Swedish – Jag alskar dig
88 Swiss-German – Ich lieb Di
89 Tagalog – Mahal kita
90 Taiwanese – Wa ga ei li
91 Tahitian – Ua Here Vau Ia Oe
92 Tamil – Naan unnai kathalikiraen
93 Telugu – Nenu ninnu premistunnanu
94 Thai – Chan rak khun (to male)
95 Thai – Phom rak khun (to female)
96 Turkish – Seni Seviyorum
97 Ukrainian – Ya tebe kahayu
98 Urdu – mai aap say pyaar karta hoo
99 Vietnamese – Anh ye^u em (to female)
100 Vietnamese – Em ye^u anh (to male)
101 Welsh – ‘Rwy’n dy garu
102 Yiddish – Ikh hob dikh
103 Yoruba – Mo ni fe”
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی
فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت
حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه
ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون
فدای تو! نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی
نمی دونی چه قدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته
یه قلب تنها و کبود هلاک یه نگاهته
من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره
بعدش خبر میدن بیا که داره دوستت میمیره
روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی
بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی
یه وقت من و گم نکنی تو دود اون شهر غریب
یه سرزمین غربته با صد نیرنگ و فریب
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه
چادر شب لطیف تو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آب تو یه وقت ناغافل نشکنی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهد مون بمون
منم تو رو سپردم دست خدای مهربون
راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم
از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره
غصه نخور تا تو بیای حال منم این جوریه
سرفه های مکررم مال هوای دوریه
گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه
تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره
از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون
همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون
یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره
داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره
یادت میآد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم
امروز دیدم دیگه داری من رو فراموش می کنی
فانوس آرزوهامونو داری خاموش میکنی
گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست
با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست
عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم
داغ دلم تازه میشه اسمت و وقتی می آرم
وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هیچ وقت نگیر
حرف منو به دل نگیر همش مال غریبیه
تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه
زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه
تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا ماله منی تا همیشه
دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار
تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار
فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم
به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم
اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب
که هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب
می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن
باتشکرازترانه به خاطر فرستادن این مطلب قشنگ...!