خدایا به خاطر تمام چیزهایی که دادی، ندادی، دادی پس گرفتی، ندادی بعدا دادی، ندادی بعدا می خوای بدی، دادی بعدا می خوای پس بگیری، داده بودی و پس گرفته بودی، اگه بدی پس می گیری، پس گرفتی دادی، پس گرفتی بعدا می خوای بدی، اگه می دادی پس می گرفتی، نداده بودی فکر می کردیم دادی و پس گرفتی، خلاصه خداجون سرتو درد نیارم به خاطر همه شکر
شخصی از ملا پرسید: می دانی دعوا چگونه اتفاق می افتد؟
ملا بلافاصله کشیده ای محکم در گوش آن مرد می زند و می گوید: اینطوری!
نتیجه اخلاقی : بشما چه که چطوری اتفاق میفته
و دوما از ملا چیزی نپرسین
و سوما اگه دیدی دستشو بلند کرد زود در رو
و چهارما بیکاری که با این مطلب میری سر کار
تو اتوبوس کبریت میخواسته به بغلی میگه اسمت چیه ؟ -یوسف. به به، شغلت چیه؟ -زنبوردار به به، کجا میری؟ -اهواز عجب جایی، کبریت داری؟ -نه….. نه و نکمه، با اون اسمت، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ میره اهواز که تو میرى.
لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن
*
بوق نزن ژیان میخورمت
*
بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بی سوادم
*
پشت یه ژیان هم نوشته بود
جد زانتیا
*
قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر
*
شتاب مکن، مقصد خاک است
*
رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم
*
تو هم قشنگی
*
کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت
*
سر پایینی برنده
سر بالایی شرمنده
*
داداش مرگ من یواش
*
کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت
*
تند رفتن که نشد مردی
چشم انتظارم که برگردی
*
یا اقدس
یا هیچکس
*
زندگی نگه دار پیاده میشم
آیی بی وفا کجا میری
اونطرفی که ورود ممنوعه